آتشافروزی مجنونهای سیاسی!
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۲۹۴۱۵
روزهایی که می گذرد در تاریخ سیاسی ایران به عنوان یکی از عجایب سیاسی ثبت خواهد شد.
به گزارش مشرق، در تاریخ خواهند نوشت کسانی که به نام ایران و با ادعای نجات ایران داعیه مبارزه داشتند، ظرف چند ماه چنان به عناصر اصلی فرهنگی و هویتی آن تاختند که کمتر انسان آگاهی در پوچی ادعایشان شک میکند.
ابتدا به نام زن و حمایت از زنان ( و البته در پی خطای آشکار و ضعفی که متاسفانه در تمام این سالها گوش شنوایی برای اصلاحش نبود ) منویات خود را که سرشار از بیگانگی فرهنگی با نجابت زنان و مردان ایرانی بود به عریانترین شکل ممکن به نمایش گذاشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این جماعت با کوتهنظری سیاسی گمان میکنند نارضایتی سیاسی و معیشتی مردم مقدمهای است برای پشت کردن بر باورهای بلند فرهنگی و اخلاقی هزاران سالهشان! با حماقت عجیبی در این دشمنی فرهنگی دمیدند و خیلی زود دست خود را رو کردند. در بیان این کوته نظری و حماقت سیاسی همین بس که حتی نتوانستند در ظاهر یک هماهنگی فرهنگی را با مردم ایران نشان دهند تا بهره سیاسی لازم را ببرند و این بیش از آنکه از صداقت سیاسی نشانی داشته باشد مصداقی است از آن ضربالمثل حکیمانه ایرانی که : از کوزه همان برون تراود که دروست !
اما این بیگانگی و دشمنی صرفا در حوزه فرهنگ نیست. علیرغم ادعاهایی که نشانی از نام «ایران بزرگ» دارند این جماعت در این ادعای سیاسی نیز صادق نیستند چرا که مجموعه رفتارها و کنشهای سیاسیشان درست در جهت تضعیف آن است. کدام دلسوز وطن حاضر به از دست رفتن یکپارچگی ایران است؟! کدام ایرانی حتی در مبارزه با بدترین حاکمان ادعایی این سرزمین تن به تجزیه آن میدهد؟! این همه سر و صدا و مبارزه برای آباد کردن و آباد خواستن کدام خاک است؟ خاکی که هزارپاره شده باشد؟! این کودکان سیاسی هنوز متوجه نشدهاند که حامیان قدرتمندشان سیاستر از آنند که خواست قلبی و اصلیشان را که همان تکه تکه کردن این جغرافیاست بر زبان آورند بنابراین پشت شعارهای زیبای اینان پنهان میشوند.
حالا هم که موج و موج سواری این جماعت نورسیده بیپشت و نسب کمی فروکش کرده به دنبال «آتش افروزی» جدید هستند! کدام خیرخواه وطن به مردم توصیه میکند تحت عنوان «مبارزه»، به بهانه یک جشن باستانی شهر را به آتش بکشند! از ساخت نارنجک دستی در خانهشان فیلم منتشر کنند و دیگران را به این کار تشویق کنند؟!
این رفتارها بیش از آنکه حاکی از یک آگاهی سیاسی باشد گویای جنون است. جنونی که البته هزینهاش را دیگران، اگر که اصلا قربانی این آتشافروزی احمقانه نشوند، با سوختن پوست و گوشت یا قطع عضوشان در انفجارهای خیابانی چهارشنبهسوری میدهند، نه این مبارزان شجاع مجازی در توییتر و اینستاگرام!
منبع: الفمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت اینستاگرام ایران چهارشنبه سوری توییتر انفجار اغتشاشات اغتشاشات 1401 خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۲۹۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لشکرگاه افراسیاب در کدام نقطه تهران بود؟
همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: روزگاری دولاب نه محلهای در شرق تهران، بلکه بزرگترین آبادی اطراف تهران به شمار میرفت. گسترهای وسیع که با چهار محله دولاب بالا، دولاب پایین، میان و عسگری شناخته میشد و پر بود از اراضی کشاورزی و باغهای سرسبز.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
سید تقی هاشمی دولابی، یکی از اهالی قدیمی دولاب، در باره حدود دولاب کهن میگوید: «اگر آبادی بزرگ دولاب را با تقسیمات شهری امروزی قیاس کنیم، دولاب تاریخی تمام منطقه ۱۴، بخشهایی از مناطق ۱۳ و ۱۵ را دربرمیگیرد. اما تا دوران صفویه آبادی بزرگ دولاب روستایی وسیع از توابع ری بود و در همسایگی تهران قرار داشت و از جنوب به ری و از شرق هم به کوههای دوشان تپه که کشاورزان قدیمی دولاب به آن کوهسپاه میگفتند میرسید.»
دولاب علاوه بر این که آبادی بزرگی بود در بیخ گوش تهران قدیم، قدمت بسیار داشت تا جایی که به گواه منابع مکتوب این آبادی از تهران نیز قدیمیتر است. علیرضا زمانی، تهرانپژوه، در اینباره میگوید: «رد پای نام دولاب در بسیاری از وقایع تاریخی و منابع مکتوب دیده میشود؛ از لشکرگاه افراسیاب در اساطیر باستانی ایران تا حمله محمود غزنوی به ری. با این بیان قدمت زندگی در دولاب از تهران هم بیشتر است و میتوان گفت که قدمت این آبادی به بیش از هزار سال میرسد. گواه این مدعا دانشمندی به نام ابوالبشر دولابی است که هزار و ۲۰۰ سال پیش در دولاب که روستایی در مجاورت ری بود زندگی میکرد.»
نام دولاب اگرچه با تاریخ تهران و ری گره خورده، اما در نقاط مختلف کشور نیز نامی آشناست؛ چرا که در شهرهای مختلف ایران از اصفهان تا قشم و کامیاران هم محلههایی به همین نام وجود دارد. برای رمزگشایی از این ماجرا باید سراغ ریشه نام دولاب و وجه تسمیه آن برویم. هاشمی در اینباره میگوید: «واژه دولاب از دو واژه «دلو» و «آب» ساخته شده. دلو یعنی سطل بزرگی که در گذشته با چرم دوخته میشد و با آن از چاه آب یا خاک میکشیدند و دولاب هم به جایی میگفتند که با دلو از چاه آن آب بکشند.» زمانی دراینباره میگوید: «دلوآب یا دولاب به تکنولوژی پیشرفتهای در تمدن آبی ایران گفته میشد که در دوران هخامنشی به کار میرفت و از آن به تکنولوژی پرشین ویل هم یاد شده است. از آنجایی که آبادی دولاب زمینهای کشاورزی بسیار داشت که برای آبیاری آن لازم بود با چرخی که بالای چاه قرار میگرفت از دل چاه آن آب بکشند، این نام روی این آبادی ماند و آبادیهای بسیاری در نقاط مختلف کشور هم با همین اسم شناخته میشود.»
کد خبر 850276 برچسبها تاریخ - باستان شناسی محله هویت شهری همشهری محله تاریخ عمومی ایران